دل نوشته



با بی اینترنتی چیکار میکنید؟

چند روزی همش با اخبار ملی گوشامو اذیت کردم. من کارام با اینترنته والان عملا یه هفته شده که بیکارم ونمی تونم به کارام برسم. وقتی بیکار میشم عصبی میشم .تو این چند روز دوباره افتادم رو دور فلوکستین خوردن .این وضعیت کی تموم میشه


(باید زندگی کنیم)

(چرا باید زندگی کنیم؟

میخوای به چی  انتهاش برسه ،فتح کردن قله های موفقیت  هم خلا قلب من رو پرنمیکنه؟)

(ما زندگی می کنیم،چون برای زندگی کردن انتخاب شدیم، پس برای مردنم باید منتظر بمونی تا انتخاب بشی!)

(وقتی.متولد شدم قدرت انتخاب کردن نداشتم.پس انتخاب شدم ولی الان قضیه فرق میکنه)

(چرا به این فکر نمیکنی ؛در پشت هر تولدی .هدفی هست؟

 سعی کن هدف از انتخاب شدنت رو پیدا کنی)

(هدف از تولد هیتلر یا استالین چی بود ؟به جز ز بقیه!)

(شاید میخواست روح سیری ناپذیر انسان برای رسیدن به قدرت ونگه داشتنش حتی به قیمت از بین بردن بقیه آدما رو به تصویر بکشه)

(راه های کم خرج تریم وجود داشت برای تحقق چنین اهدافی!

علاوه براون وقتی جون این همه آدم به وسیله این جور آدمایی گرفته میشه ،گویا تولد بقیه با هدفی جز نا بود شدن همراه نبوده

تحقق هدف آفرینش هیتلر در تحقق پوچ شدن زندگی های دیگه خلاصه شده)

سکوت می کنم ،دستش رو میاره  سمتم.پسش میزنم ،

(چرا هیچ وقت بحث کردن باهات به نتیجه نمیرسه؟)

(چون همیشه تو حرفات ،یه راهی پیدا میکنم که به جایی نرسه)

(چرا نمی خوای از این بن بست دربیای؟)

(اگه جای من بودی میفهمیدی این یه بن بست نیس این یه مارپیچ که توش گیر افتادم)

آه میکشه.

ولی من خسته تر از اینم  که با یه آه بلندتر جوابش  رو بدم

بی نتیجه بحث رو ول میکنیم ،انگار نه انگار از کجا شروع شد ،خودمون رو گول میزنیم


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها